براي من هميشه تيتر زدن مشكل ترين بخش كارم بوده است،انتخاب تيتر نشانه رفتن نوك پيكان به سمت مخاطب است و از اين حرفها كه همه ميدانيم...اما اين از ملزومات نوشتن در يك وبلاگ شخصي با مخاطبان محدود و عموما آشنا نيست.براي همين سخت نيست وقتي كه مي خواهي از اتمام دوره تحصيل و پايان خيلي از رابطه ها حرف بزني كه مختص فضاي دانشگاه است،و يا اينكه بنويسي تنها دو ماه وقت داري تا براي هميشه دانشگاه هاي ايران را ترك كني و براي ادامه تحصيل با چمداني كم و بيش خالي به سمت غربت بروي؛حالا چه هند چه انگليس چه...

امانوشتن از رفتن و فرصت كم باقي مانده برايم دشوار است فرصت كمي كه نه مجال تازه كردن ديدار  با خيلي از دوستان را خواهد داد و نه فرصتي براي خيلي كارهاي نكرده از جمله ياد گرفتن چيزهايي كه در كشور خودم بايد ياد مي گرفتم و فرصت نشد كه ياد بگيرم.

در چنين فضايي راحت ترين كارست كه تيتر بزني: "روزهاي آخر"