آخر این هفته باید بروم ولایت خودمان...عید غدیر است و همه جا را چراغان کرده اند، اما روستای ما حال و هوای دیگری خواهد داشت. روستای پدری من ۳۰ سال قبل که جنگ شروع شد، پیر و جوانش را بسیج کرد و فرستاد به جنگ و حالا بعد از سی سال که از شروع جنگ می گذرد و خیلی از آن پیر و جوان ها شهید شده اند هنوز هم روستای من یاد آن مردمانش را فراموش نکرده است و هر سال این فصل که می شود، یاد فرزندانش را فریاد می کند.

عیدتان مبارک دوستان اما من غدیر را به روستای پدری ام می روم تا مگر آنجا در یادواره ای که برای شهیدان دهاتمان برگزار می کنند، رد پایی پیدا کنم