طمع شعله نمی بندم
زمستان که میرسد ناخودآگاه یاد اخوان ثالث می افتم، یاد آن سنگ غریب مزارش در جوار فردوسی، یاد زبان مطنطن و پر تلاطمش که حس ایستادن را در آدم بیدار میکند، یاد شعر زیبای زمستان او، آنجا که می گوید:
نفس کاین است پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک
+ نوشته شده در شنبه چهارم دی ۱۳۸۹ ساعت 18:12 توسط مهدی جلیلی
|
دکترای ارتباطات از دانشگاه علامه