شعر نجات است و رهایی، خاصه وقتی که آدم گیر می کند، کم می آورد، کلافه می شود، غربت دوره ش می کند و حرفی برای نگفتن ندارد...همین وقت هاست که یک غزل از سعدییا حافظ، یک رباعی از خیام یا یک عاشقانه آرام از حسین منزوی برت می گرداند به خودت...

...

من صدای فاصله ها هستم

ترکیب و امتزاج ِ شبانه های غریبی

که در سیاه و کبود ِ هر شب

آلوده می شود