باروت نيم سوخته

مردي است

كه لابلاي روزهاي گذشته‌اش به خواب مي‌رود

آرام

و هر روز دوره مي‌كند خبرهاي سوخته را

ديروز را

از دستش كه بگيري

كودكي است در شلوغي بازار

مفتون و مغموم از هياهوهاي آدم‌ها

...

آتش بسي است مرد كه هي نقض مي‌شود