روانشناسها
روانشناسها موجودات قابل ترحمي هستند، مخصوصا در جايي مثل ايران كه مجبورند هزار و يك تراز برآمده از زندگي انسان مدرن در دنياي غرب را منطبق كنند بر زندگي آدم شلخته و كج تاريخ شرقي و بعد از ته اين همه تلاش بايد خودكشي كنند تا بتوانند يك چيزي منطبق بر زندگي مردم اين طرف دربياورند و از روي آن دوباره تلاش كنند تا زندگي آدمهاي معاصر يك چنين ملغمه دردناكي را بهبود دهند.
تهران؛ يك سوم مردمش يعني از هر سه نفري كه در خيابان ميبينيد يك نفرش، دچار بيماريهاي رواني هستند، درگير مشكلات رواني هستند و همين مي شود كه توي خيابان تا تق به توق ميخورد ميپرند يقه هم را ميگيرند، فحش ميدهند، كتككاري ميكنند، ...همين ميشود كه آدمها وقت راه رفتن، وقت نشستن پشت فرمان ماشين، وقت تماشاي تلويزيون حتي، با خودشان حرف ميزنند.
روانشناسها موجودات قابل ترحمي هستند كه به گمان اين حقير حتما بعد از روزنامهنگارها بيشترين تنشهاي رواني را بايد در ميان آنها جست و جو كرد.
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۱ ساعت 8:50 توسط مهدی جلیلی
|
دکترای ارتباطات از دانشگاه علامه