حكايت ما و بلوط و هدفمندي

امروز چهارشنبه 27 دي ماه سال 1391براي اولين بار در تاريخ انقلاب اسلامي، صحن سبز مجلس قرار بود ميزبان رئيسجمهوري باشد كه به دعوت خودش به مجلس آمده است؛ نه استيضاحي دركار بود و نه سوال و راي اعتمادي؛ بلكه براي اولين بار رئيس قوه مجريه كشور از دستگاه قانونگذاري درخواست كرده بود كه به او اجازه دهند در يك نشست علني حاضر شود و "حرفهاي مهمي" با مردم و نمايندگان مطرح كند.
همهمه براي جواز سخنراني
نشست علني مجلس راس ساعت هشت و 15 دقيقه صبح با قرائت قرآن شروع شد؛ تنها چند دقيقه بعد يعني زماني كه قرائت قرآن تمام شد، نمايندگاني كه خواستار صحبت به نمايندگي از مجلس در اين نشست مشترك بودند، به جايگاه هيئت رئيسه و به سمت صندلي "محمد دهقان" هجوم بردند.
ساعت هشت و 20 دقيقه شده بود، اما رئيس جمهوري هنوز به صحن مجلس وارد نشده بود، صداي همهمه تمام صحن مجلس را پر كرده بود و لاريجاني كه امروز با كت و شلواري همرنگ موهاي روشنش رياست مجلس را بر عهده داشت، به دنبال راهي براي گذراندن وقت مجلس ميگشت تا ناچار نباشد بنابر ضرورت آييننامه وارد دستور كار دوم مجلس شود.
از هر سه نماينده يكي ميخواست حرف بزند
ساعت هشت و 22 دقيقه بود؛ در جايگاه هيئت رئيسه ازدحام نمايندگان جا براي سوزن انداختن نگذاشته بود، سكوت بلندگوهاي هيئت رئيسه؛ تاخير احمدي نژاد و همهمه نمايندگان دقيقهها را كشدار ميكرد؛ تا اينكه دهقان بلندگوي خود را باز كرد و گفت: 97 نماينده براي صحبت كردن ثبت نام كردهاند كه از بين آنها تنها 5 نفر به قيد قرعه انتخاب شدهاند تا در اين جلسه صحبت كنند؛ البته اين عده به جز افرادي هستند كه از قبل هيئت رئيسه انتخاب كرده است... همين حرف كافي بود تا فرياد دو دو نمايندگان به نشانه مخالفت بلند شود و تعداد زيادي از نمايندگان آييننامهها و كتابهاي قانون اساسي خود را بالا بگيرند.
همه نمايندهايم، اما انگار برخي نمايندهتر هستند
"بهروز نعمتي" نماينده مردم اسدآباد اولين نماينده اي بود كه تريبونش براي بيان اخطار قانون اساسي باز شد، او به بند نهم اصل سوم قانون اساسي استناد كرد و گفت كه هيئت رئيسه نبايد بين نمايندگان تبعيض قائل شود؛ در اين مجلس همه نمايندهايم، اما انگار برخي از نمايندگان نمايندهتر هستند كه در عروسي و عزا مجلس به آنان رجوع ميكند؛ اشاره او به انتخاب رجايي، توكلي، مصباحي مقدم، پزشكيان و باهنر از سوي هيئت رئيسه براي بيان مشكلات كشور در حضور رئيسجمهوري بود، بعد از او "قسيم عثماني" و "كمالالدين پيرموذن" و "ايرج نديمي" و "ناصر سوداني "هم تذكراتي با همين محتوا دادند تا وقت مجلس بگذرد و ساعت به هشت و 30 دقيقه برسد.
شيوههاي وقتگذراني نمايندگان در انتظار رئيسجمهوري
هيئت رئيسه پشت سر هم بلندگوها را براي نمايندگاني كه درخواست تذكر يا اخطار داشتند باز ميكرد تا دقايق كشدار انتظار مجلس براي اولين حضور بيدعوت رئيسجمهوري در صحن بگذرد؛ در اين ميان گعدههاي كوچك و بزرگ تعداي از نمايندگان توجهها را جلب ميكرد، "مرتضي آقا تهراني" نماينده طرفدار دولت و "روح الله حسينيان" از ديگر حاميان سرسخت احمدينژاد، چند نفر از نمايندگان را گرد خود جمع كرده بودند.
در گوشه ديگر صحن مجلس هم "غلامرضا تاجگردون" تسبيح ميچرخاند و مشغول قدم زدن بود و "بيژن نوباه" هم آرام آرام با تكيه بر عصايي كه در دست داشت قدم ميزد؛ "حميد رسايي" هم طبق معمول نيم خيز شده بود و تلاش ميكرد تا با فرياد زدن از رديف مياني مجلس صدايش را به گوش محمد دهقان در جايگاه هيئت رئيسه برساند.
احمدي نژاد در حلقه وزرا و وكلا وارد شد
ساعت هشت و 34 دقيقه بود كه درهاي ورودي صحن از سمت سالن آفتاب شلوغ شد و احمدي نژاد در كنار ابوترابي فرد و باهنر در حالي كه تعداد زيادي از وزيران دولت و نمايندگان مجلس همراهياش ميكردند وارد صحن مجلس شد؛ اين ورود شلوغ ناخودآگاه تصوير جلسهاي از آخرين روزهاي عمر مجلس هشتم را يادآوري ميكرد كه احمدينژاد براي تقديم بودجه به مجلس آمده بود و تنها دو يا سه نفر از نمايندگان به استقبالش رفته بودند.
هرچقدر استقبال از احمدينژاد بعد از آن سخنرانيهايش درباره جايگاه مجلس و اختلافاتش بر سر ادغامها در مجلس هشتم خلوت بود؛ اين بار در مجلس نهم جبران شده بود و ديگر رئيس جمهوري مجبور نبود بدون همراه به سمت تك صندلي روبروي رئيس مجلس حركت كند، همراه با احمدينژاد تعداد زيادي از وزرا هم به مجلس آمده بودند.
تمام كابينه آمده بودند تا رئيسجمهوري احساس غربت نكند
گفته بودند سر دولت شلوغ است و احتمالا نه احمدي نژاد و نه وزيرانش امروز نخواهند توانست مدت زيادي را صرف نشستن در مجلس كنند شايد براي همين بود كه وزراي اطلاعات، امور خارجه، نيرو، نفت، ارشاد، علوم و تحقيقات، بازرگاني، دادگستري، كشاورزي، كار و رفاه اجتماعي، ورزش، مسكن و حتي معاون اول رئيس جمهوري و بعبارت ديگر تقريبا تمام كابينه محمود احمدي نژاد او را همراهي ميكردند تا رئيسجمهور در ساعات حضورش در مجلس احساس دلتنگي و غربت نكند.
احمدينژاد: ما همه با هم خوبيم
دقايق كشدار انتظار مجلس تمام شده بود و رئيس جمهور تازه داشت روي صندلي اش كه درست روبروي رئيس مجلس قرار دارد، جاگير ميشد كه لاريجاني از پشت تريبون صدايش كرد و از او خواست براي بيان حرفهايي كه بخاطر آن از مجلس وقت خواسته بود، پشت جايگاه برود؛ لبخندهاي مداوم نمايندگان و دولتمردان به يكديگر ادامه داشت تا احمدي نژاد به بلندگو ها رسيد و در اولين جمله اش تاكيد كرد كه همه ما دولتي ها و مجلسي ها يكي هستيم و با هم دوستيم.
سود سياسي و اقتصادي تخريب رابطه دولت و مجلس
احمدي نژاد حرفهايش را از اينجا آغاز كرد كه دولت و مجلس رابطه خوبي با هم دارند و هيچ دولتي تا به امروز به اندازه دولت او به نمايندگان احترام نگذاشته است؛ البته او طبق معمول از افراد ناشناسي هم صحبت كرد كه به دنبال تخريب رابطه مجلس و دولت هستند تا از اين طريق به سود سياسي و اقتصادي دست يابند.
احمدي نژاد در ادامه حرفهايش ازموضوع تحريمها، حقوق هستهاي، مسائل حقوق بشر در كشور و جهان سخن گفت. او همچنين از نقاط ضعف اقتصاد ايران؛ وابستگي به نفت، ضعف سيستم بانكي، لزوم استفاده از ظرفيت جنگلهاي بلوط و بنه بازگشت دامداران به جنگلها و حتي واردات هفت ميليون تني علوفه به كشور حرف زد تا فضا را براي گفتن آن چيزي كه بخاطرش به مجلس آمده بود، آماده كند.
لطفا بگذاريد فاز دوم هدفمندي را اجرا كنم
احمدي نژاد تمام حرفها را آرام آرام زد تا به هدفمندي يارانهها رسيد، سراغ آمار و ارقام رفت تا ثابت كند فاز اول اجراي هدفمندي موفق بوده است؛ سراغ شواهدي رفت تا ثابت كند بايد فاز دوم هدفمندي اجرا شود؛ او حتي از سياستمداراني حرف زد كه سراغش رفتهاند و گفته اند اگر هدفمندي را اجرا كند؛ در جريان انتخابات به ضرر او خواهد بود؛ البته او اعلام نكرد كه اين سياستمداران نامعلوم در جريان انتخابات قبلي به سراغ او رفتهاند يا در همين روزهايي كه به انتخابات پيش رو ميرسد.
رئيس جمهوري تلاش كرد تا به نمايندگان بقبولاند فاز دوم هدفمندي يارانهها چيز خوبي است و آنقدر هم كه آنها فكر ميكنند مخرب نخواهد بود؛ تلاش كرد تا با ارائه عدد و رقم و آوردن شواهد اثبات كند فضاي كشور براي بيشتر شدن پرداخت يارانه نقدي آماده است؛ او حتي فراتر رفت و با تأكيد بر اينكه روز اول و آخر دولت با هم فرقي ندارد، گفت: اصلا ما خودمان را ضمانت اجراي طرحهايمان ميگذاريم.
دولت پول مخفي كرده براي هدفمندي
خط سير سخنراني رئيسجمهوري مثل هميشه بود؛ او آرام سخنانش رو شروع كرده بود، مقدماتش را چيده بود، بعد رسيده بود به حرف اصليش و حالا وقت آن بود كه گلايهها و انتقادهايش را شروع كند و دوباره اذهان عمومي را به افرادي ناشناس كه سنگ جلوي پاي دولت مياندازند؛ ارجاع دهد.
احمدي نژاد با انتقاد از افرادي كه از مرز نقد عبور ميكنند، گفت: عدهاي مصاحبه ميكنند، جلسه تشكيل ميدهند و ميگويند كه دولت پول نفت را تبديل به ارز كرده و بعد اين ارز را 2500 تومان فروخته است و اين پول را براي هدفمندي كنار گذاشته است.
شما را به جدّت؛ گفتم يا نگفتم
ناراحتي احمدينژاد از حرف برخي افرادي كه به گفته او دولت را متهم به پنهانكاري ميكنند؛ به قدري زياد بود كه ناگهان در ميانه حرف زدنش روبه سوي "حجت الاسلام ابوترابي" نايب رئيس اول مجلس كرد و گفت: آقاي ابوترابي شما را به جدّت من نگفتم فاز دوم هدفمندي را بدون همراهي مجلس اجرا نميكنم...گفتم يا نگفتم، گفتم يا نگفتم.
فعلا دولت جايي ندارد براي شكايت بردن
گلايههاي احمدي نژاد به اينجا ختم نشد و همانطور كه با حرارت حرف ميزد از افرادي كه به او گفته بودند، چرا موضوع پنج برابر شدن يارانه نقدي را در تلويزيون مطرح كرده است، انتقاد كرد و گفت: ما كار محرمانهاي نداريم كه مردم را بيخبر نگه داريم ما اول حرفمان را به مردم ميزنيم؛ هر چند كه با اين وضع هم حرف و حديث پشت سرمان زياد است و سنگ جلوي پايمان مياندازند.
او كنايهاي هم به اختلافات اخيرش با رئيس قوه قضائيه زد و با لحني كه معلوم بود هنوز از ماجراي اجازه ندادن به او براي بازديد از زندان اوين ناراحت است، گفت: خب چه كار كنيم؛ فعلا ما جايي نداريم براي شكايت كردن.
شنيدن حرف نمايندگان خوب است، اما كار دارم
نشانگر ديجيتالي صفحه بزرگ تلويزيوني مجلس نشان ميداد كه ساعت مجلس بر خلاف دقايق كشدار لحظههاي آغازين با سرعت دارد به ساعت 10 نزديك ميشود؛ ساعت 9 و 50 دقيقه بود، رئيس جمهوري نزديك به يك و ساعت و نيم در حال سخن گفتن از پشت تريبون مجلس بود و حرفهايش به موضوع اختلاف دولت و مجلس بر سر اختيارات دو قوه رسيده بود كه يكي از كاركنان مجلس از پلههاي جايگاه بالا رفت و كاغذي سفيد كه معلوم بود بيشتر از دو خط بر آن نوشته نشده است؛ تحويل احمدي نژاد داد؛ رئيسجمهوري چند لحظه مكث كرد و با نگاهي كشدار كاغذي را كه به دستش رسيده بود جلوي دستش گذاشت؛ شايد دو دل بود كه آنچه به دستش رسيده بازگو كند يا نه.
احمدي نژاد حرفهايش را با چند بار تكرار كردن اين جمله كه "ملتي كه قالي ميبافند نبايد روي حصير بنشينند"؛ تمام كرد .
در لحظههاي آخر سخنراني احمدي نژاد انگار دودلي او درباره گفتن يا نگفتن آنچه در كاغذ يادداشت به دستش رسيده بود تمام شد و گفت: آقاي ابوترابي نوشتهاند كه بعد از اتمام سخنانم بمانم و سخنان نمايندگان را هم گوش بدهم؛ شنيدن حرف نمايندگان خوب است، اما كار دارم.
گفت و نشنيد و رفت
نمايندگان معترض بودند كه رئيسجمهوري چرا در مجلس نميماند؛ احمدي نژاد اما بلافاصله بعد پايان آخرين جمله اش از سمت چپ جايگاه سخنرانان مجلس پايين آمد و بدون اينكه معطل شود يا حتي به سمت صندلي اش بچرخد به سوي در خروجي صحن مجلس به سالن آفتاب رفت؛ اما ازدحام نمايندگاني كه كاغذهايي در دستشان بود مانع شد تا سريع به در خروجي برسد.
چند دقيقهاي طول كشيد تا احمدينژاد از در چپ مجلس و وزرايش از در راست بيرون بروند؛ و درخواستهاي لاريجاني براي سكوت نمايندگان جواب دهد... تا رئيس مجلس بتواند بگويد: اي كاش آقاي رئيسجمهور در مجلس ميماندند و حرفهاي نمايندگان مردم را هم ميشنيدند.
مهدي جليلي جامجم آنلاين
دکترای ارتباطات از دانشگاه علامه