حق نداری هرکاری دلت خواست با مردمت انجام دهی
نامه های حضرت علی به مدیران و منصوبانش، از آن دست نامه های نهج البلاغه است که برای همیشه می تواند راه و مسیر مدیریت علوی را برای ما مشخص کند، راهی که باید آن را مرور کرد تا به ذره ذره شیوه های حکومت حضرت علی(ع) و نحوه برخورد او با کارگزارانش آگاه شد.
یکی از نامه های قابل تامل ایشان که در نهج البلاغه نیز ثبت شده است، نامه حضرت علی(ع) به اشعث بن قیس است؛ مردی که از طرف حضرت علی(ع) مامور اداره امور آذربایجان شده و در آنجا حضور دارد. این نامه به خوبی نشان می دهد که حضرت علی(ع) در برخورد با کارگزاران خود و در قبال لغزش های احتمالی آنان ضمن اینکه از مسیر عدالت خارج نمی شود ذره ای هم مماشات به خرج نمی دهد تا مبادا مماشات او مسیر ظلم به مردمی که تحت لوای حکومت علوی قرار دارند، هموار کند.
در نامه حضرت علی(ع) به اشعث بن قیس آمده است: « کاری که بر عهده توست، نان خورش تو نیست؛ بلکه بر گردنت امانتی است. آن که تو را بدان کار گمارده، نگهبانی امانت را بر عهده ات گذارده است؛ تو را نرسد که آنچه خواهی به رعیت فرمایی و بی دستوری به کاری دشوار درآیی. در دست تو مالی از مالهای خداست عز و جل و تو آن را خزانه داری تا آن را به من بسپاری. امیدوارم برای تو بدترین والیان نباشم، والسلام.*»
منصبت امانت است؛ به چشم نان خورش به آن نگاه نکن
در نامه حضرت علی(ع) به اشعث بن قیس، چند نکته مهم وجود دارد که یکی از قابل توجه ترین آنها تأکید حضرت علی به اشعث برای دوری از نگاه مادی به منصبی است که دارد؛ ایشان تأکید می کند که جایگاه این مدیر امانتی ست در دست او، امانتی که نباید به آن به چشم نان خورش نگاه کند و از نشستن بر این مسند صرفا انتظار مادی داشته باشد و تنها به دنبال تبدیل این مقام به جایگاهی برای دستیابی به ثروت باشد.
نکته مهم دیگری که در این نامه می توان دید این است که حضرت علی(ع) کارگزار و مدیری را که انتخاب کرده، راهنمایی می کند و اصول مهم مدیریت کشور را به او یادآوری می کند؛ به او می گوید که حق ندارد با مردمی که رعیت او هستند و تحت لوای حکومت علوی زندگی می کنند؛ هر جور که دلش می خواهد رفتار کند؛ همچنین تأکید می کند که مدیر حکومت علوی نباید بدون دستور و هماهنگی حکومت وارد انجام کارهای دشوار شود، حضرت علی(ع) در این نامه با ظرافتی خاص به اشعث یادآوری می کند که خود او نیز ممکن است از خظا مصون نباشد؛ برای همین در انتهای نامه ابراز امیدواری می کند که بدترین والیان برای این کارگزار حکومت علوی نباشد.
*نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، چاپ بیست و یکم، تهران، 1380؛ صفحه274
دکترای ارتباطات از دانشگاه علامه