وقتی زمام امور مردم را در دست داری، حتما عده‌ای به دنبال نزدیک شدن به تو هستند؛ خبر چینی و عیب مردم را آشکار کردن از راه‌های نزدیک شدن به حاکمان است؛ مبادا خام شوی و به کسی که خبرچینی می‌کند بها بدهی؛ در حکومت علوی اشکار کردن عیب مردم کاری نابخشودنی است؛ کاری که در برابر خداوند زشت و ناپسند است؛ هر حاکمی که به خبرچین‌ها بها بدهد و از آشکار شدن عیب مردمش هراسی نداشته باشد؛ نمی تواند امیدوار باشد خداوند عیب‌های او را بپوشاند.

کسی که زمان حکومت را در اختیار دارد باید مراقب آدم های فرصت طلب باشد؛ افراد چاپلوس و خبرچین همیشه برای سوءاستفاده از نزدیکی به حاکمان آماده هستند؛ آنها بر روی مردم عیب می گذارند، عیب های کوچکشان را بزرگ می کنند و بی مهابا از عذاب خداوند، آبروی افراد را می برند؛ مدیر حکومت علوی نباید به خبرچین ها و افرادی که آبروی مردم را بازیچه منافع خود می کنند بها دهد؛ مدیر حکومت علوی حق ندارد بازیچه دست خبرچین ها و عیب گویان باشد.

حضرت علی خطر خبرچین ها را در نامه اش به مالک اشتر نخعی هنگامی که او را برای اداره امور مردم به مصر می فرستاد؛ به او یادآوری و تاکید می کند که باید برای آبروی مردم احترام قائل باشد و اجازه ندهد کسی با آشکار کردن عیب مردم، آبرویشان را ببرد.

چندان که می توانی زشتی مردم را بپوشان

در متن نامه حضرت امیر به مالک اشتر آمده است: «...و از رعیت آن را از خود دورتر دار و با او دشمن باش که عیب مردم را بیشتر جوید، که همه مردم را عیبهاست و والی از هرکس سزاوارتر به پوشیدن آنهاست. پس مبادا آنچه را بر تو نهان است آشکار گردانی و باید آن را که برایت پیداست بپوشانی و داوری در آنچه از تو نهان است با خدای جهان است. پس چندان که توانی زشتی را بپوشان تا آن را که دوست داری بر رعیت پوشیده ماند، خدا بر تو بپوشاند. گره هر کینه را –که از مردم داری- بگشای و رشته هر دشمنی را پاره نما. خود را از آنچه برایت آشکار نیست ناآگاه گیر و شتابان گفته سخن چین را مپذیر که سخن چین نرد خیانت بازد هرچند خود را همانند خیرخواهان سازد.»*

حضرت امیر در این نامه علاوه بر تاکید درباره حفظ آبروی مردم به مالک سفارش می کند که نه تنها به سخن خبرچین ها بها ندهد بلکه تلاش کند خلاف آنچه مقصود آنهاست رفتار کند و در میان مردم به دنبال ایجاد صلح باشد؛ در حکومت علوی جایی برای مدیری که نسبت به آبروی مردمش بی توجه است وجود ندارد؛ حکومت علوی به دنبال اصلاح رابطه میان مردم است؛ نه آشکار کردن عیب آنان و ریختن آبرویشان در برابر دیگران.

*نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، چاپ بیست و یکم، تهران، 1380؛ صفحه 327