نسل خداحافظی
باید خداحافظی کنیم. ایستاده ای روبروی من، دور انقلاب؛ باید با تو هم خداحافظی کنم و بگویم امیدوارم خوشبخت بشوی...
حالا دیگر آمریکا و انگلیس هم از بورس افتاده اند و ما حتی برای رفتن به هلند هم باید خداحافظی کنیم؛ باید بدرقه کنیم رفقایمان را به هرجای دنیا که می شود و امیدوار باشیم، خوشبخت شوند؛ ما نسل هر چه نباشیم نسل خداحافظی که هستم، ما عادت کرده ایم هی برویم برای دوستانمان آرزوی خوشبختی بکنیم؛ ما عادت کرده ایم تمامی دوستانمان لااقل برنامه ای برای رفتن داشته باشند؛ عادت کرده ایم که بعضی ها بروند و بعضی ها حسرت نرفتن را بخورند...غصه دارم از این همه رفتن.
نمی دانم در جاهای دیگر دنیا هم آدمها اینقدر به رفتن از خاک خود فکر می کنند و آیا آنها هم می فهمند که نسل خداحافظی و برنامه های همیشه برای رفتن یعنی چه...غصه دارم از این همه رفتن ها...
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۳ ساعت 9:35 توسط مهدی جلیلی
|
دکترای ارتباطات از دانشگاه علامه