#تجربه_های_زلزله_کرمانشاه یادداشت دوم

اسمش را گذاشته ام قدرت فمینیسم، چون هم به معنای واقعی کلمه نشان دهنده قدرت است و هم اساسا ریشه در فمینیسم و تلاش برای حل مشکلات زنان دارد.
روزهای اول زلزله کرمانشاه یک باشگاه بوکس را در شهر «کرند» به انبار اصلی کمک‌های مردمی تبدیل کرده بودیم . آنجابارهایی که از تهران و باقی شهرها می رسید، خالی می کردیم و بعد به سرپل ذهاب یا دیگر شهرها و روستاها می فرستادیم.
بارها وقتی زیر فشار خالی کردن کامیون ها بودیم به این موضوع فکر می کردم که چرا نزدیک به نصف کمک هایی که ارسال می شود به لوازم بهداشتی زنانه مربوط می شود. پیش خودم اسمش را گذاشته بودم قدرت فمینیسم.
در یک جمع بندی شتابزده از تقسیم بندی ای که در انبار انجام داده بودیم، متوجه شدم تقریبا نزدیک به چهار کامیون از هر 10 کامیون کمکی که ارسال می شود، نوار بهداشتی یا دیگر کالاهای مربوط به بهداشت زنان است. حقیقت این است که این نسبت 4 به 10 کمی عجیب بود.
اگر مثلا نسبت این کمک ها یک به 10 بود، طبیعی بود، اما این حجم از کالای بهداشتی زنانه نشان می داد که اتفاقی در جریان است.اتفاقی که گاهی موجبات شوخی و خنده و حتی اعتراض خانم های همراه ما را هم فراهم می کرد.
در جریان همین تقسیم و توزیع کالا طی روزهای اول بود که متوجه شدم خانم «مهناز افشار» در توییتی از مردم درخواست کرده اند که این قبیل کالاها را به منطقه بفرستند چون نیازی ضروری است که کسی به فکر برآوردن آن نمی افتد.
از نقش معجره آسای شبکه های اجتماعی در کمک به بحران دیدگان در یادداشتی دیگر خواهم گفت، اینجا اینقدر بگویم که زلزله کرمانشاه اولین رویارویی جدی شبکه های اجتماعی با بحران و یاری طلبیدن از مردم بود و به خوبی قدرت شبکه را به سیاستگذاران و سران حاکمیت نشان داد.
یکی از نقشهای شبکه های اجتماعی همین فعال کردن شبکه زنان برای مداخله در بحران بود.
🔴به جرات می توانم بگویم در ماجرای مداخله نهادهای مدنی در کمک به زلزله زدگان کرمانشاه، زنان و خرد زنانه، میدان دار و مغز متفکر این امدادرسانی بودند و مردان در بهترین حالت، عاملین و کارگزاران این خرد زنانه بودند و جهت دهی اصلی و پشتیبانی نهایی توسط زنان اداره می شد.
اثبات این ادعا را کسانی که درگیر مداخله در بحران در بخش های مختلف توزیع کالا تا حمایت های روانی و بهداشتی بودند می توانند تایید کنند. در گروه خود ما هم، زنان پیشتاز ایجاد شبکه جذب کمک و تعیین راهبردها بودند و ما در نهایت اگر به راهبردهای آنان عمل می کردیم موفق بودیم.
🔴اسمش را گذاشتم قدرت فمینیسم، چون در جریان مداخله در بحران، این زنان بودند که تعیین می کردند فرآیند جلب کمک ها به چه سمتی برود. نمونه آن را هم در نسبت 4 به 10 کالاهای بهداشتی زنانه به باقی کمک ها می شد دید. البته آن 60 درصد باقی مانده هم شامل کالاهای مربوط به کودکان و کمک های ضروری می شد که آن هار ا هم می توان متاثر از خرد زنانه دانست.
البته وفور این کالاها قدری توزیع آنها را مشکل کرده بود و به قولی تمام منطقه آنقدر از این قبیل کالاها پر شده بود که ما در شبکه خود رسما اعلام کردیم که خانواده ها از ارسال چنین کالاهایی خودداری کنند.
این قدرت را باید به فال نیک گرفت و از تمام زنانی که در این مداخله نقش داشتند تشکر کرد. قدرت فمینیسم و توجه به مسائل زنان، اگرچه گاهی در زلزله کرمانشاه شکل اغراق یافته به خود می گرفت، اما حقیقت این است که به ما و بسیاری دیگر نشان داد، زنانی که سال ها نادیده گرفته شده اند، چه نقش بزرگ و غیرقابل انکاری در فعالیت های مدنی دارند.
🔴از من اگر بپرسید، عموم فعالیت نهادهای مدنی در ایران امروز، مرهون و مدیون حضور زنان و حمایت آنان به شکل ویژه است و مردان چنانکه گفتم در بهترین حالت عاملان خوبی برای این خرد زنانه در نهادهای مدنی هستند و در نهایت می توانند در کنار حضور زنان، نقش آنان را تکمیل کنند.
افرادی مانند جناب صادق زیباکلام و علی دایی و جواد خیابانی هم در نهایت اگر فاقد حمایت شبکه زنان فعال در کمپین های یاری رسانی شان بودند، مطمئنا در میانه راه می ماندند و توان تشکیل شبکه های بزرگ امدادرسانی و مداخله در بحران را نداشتند.